*امروزه در ایران همسریابی به دو شیوه انجام می شود. در قسمت اول ایرادات هردو روش را بیان می کنم و در قسمت دوم راه برتر را.
یک) روش سنتی
در این شیوه خانواده ی پسر، اگر آشنای مناسب سراغ نداشته باشند، با پرس و جو از این و آن، دختری را شناسایی می کنند و پس از خواستگاری و یکی دو بار ملاقات پسر و دختر، اگر شرایط و خصوصیات دو طرف مورد پسند واقع شد ازدواج صورت می گیرد.
خانواده ی دختر نیز منتظر می ماند تا خواستگار به خانه ی آنها بیاید و اگر توافق کردند ازدواج صورت می گیرد.
ایرادهای همسریابی سنتی
الف) خانواده ی پسر چه تعداد دختر را می تواند جهت خواستگاری شناسایی کند؟ همین کم سراغ داشتن دختر، سبب تأخیر ازدواج پسرها می شود و بسیاری از پسرها ناچارند از شرایطی که برای همسر آینده مد نظر دارند، صرف نظر کنند.
ب) دخترها در همسرگزینی سنتی، بیشتر با مشکل مواجهند. خانواده هایی که رفت و آمد کمی با دیگران دارند و سرشناس نیستند، خواستگارانی بسیار اندک دارند. دختری که تا بیست و چند سالگی هیچ خواستگار جدی نداشته، چقدر قدرت انتخاب دارد؟
دختری که خواستگاران زیاد دارد نیز در انتخاب مشکل دارد. اگر خواستگاری را نپسندد، نمی داند در صورت رد کردن او آیا شخص بهتر خواهد آمد یا نه؟ و رسم اینطور است که با رد کردن او، دیگر نمی تواند پیام دهد که برگردد.
ج) در همسریابی سنتی امور گوناگون را در نظر می گیرند تا معلوم شود دو طرف به هم نزدیکند؛ از قبیل فرهنگ، سن و سال، سطح سواد، ثروت، زیبایی، مذهبی بودن، موقعیت اجتماعی و... اما یکی از مهم ترین رکن های زندگی مورد توجه قرار نمی گیرد و آن دوست داشتن یکدیگر است. دوست داشتن باید پیش از ازدواج معلوم شود و اگر بعد از ازدواج دانستند یکدیگر را دوست ندارند، مشکلات بزرگی برای دو طرف در پیش خواهد بود. با یک یا دو ملاقاتی که دختر و پسر در پیش از ازدواج می گذارند، نمی توان دانست که آیا آنها همدیگر را دوست دارند یا نه؟
د) در همسریابی سنتی، اگر در نظر مادر یا خواهر، دختری زیبا بود، قضیه را دنبال می کنند و الا خیر، در حالی که سلیقه ها در زیبایی یکسان نیست. در اینجا سلیقه ی خود دختر و پسر اهمیت دارد. برخی برای تشخیص زیبایی، به چشم و ابرو توجه می کنند؛ برخی به بینی؛ بعضی دیگر لب و دهان در نظرشان مهم است و... اگر همه ی سلیقه ها در زیبایی یکسان بود، لباس همه باید یک رنگ و یک شکل باشد.
هـ) بزرگسالان باتجربه اند اما غالبا تخصص لازم برای شناسایی همسر مناسب ندارند. ضریب خطا در اظهار نظرهای آنان زیاد است. در ازدواج های سنتی، مشورت با متخصصان جایگاهی ندارد یا کمرنگ است.
و) بیوه زنان و مردان بی همسر، مشکلشان خیلی بیشتر است. این افراد کمتر می توانند شخص مورد نظرشان را بیابند. کشمکش و نزاع در برخی خانواده ها به قدری زیاد است که طلاق برای آنها بهترین چیز است. اما همسریابی سنتی سبب شده عمری را بسوزند و بسازند چون پس از طلاق، شانس انتخاب همسر مناسب برای دو طرف کم است. چه بسا در چنین خانواده ای فرزند شایسته نتواند پرورش یابد.
ز) دخترها نمی توانند تصمیم بگیرند در چه سنی ازدواج کنند. دختر پانزده ساله نمی تواند تصمیم بگیرد که در بیست سالگی یا بعد از گرفتن فلان مدرک تحصیلی ازدواج کند. اگر پیش از آن زمان، خواستگار مناسب آمد ناچار به ازدواج است؛ چون معلوم نیست در زمان مورد نظر، خواستگار مناسب پیدا شود. پسران نیز در بسیاری مواقع، چند سال در انتظار یافتن همسر مناسب به سر می برند.
به هرحال اگر در گذشته همسریابی سنتی ـ به دلیل کوچک بودن شهرها ـ و شناختن یکدیگر، تا حدی مقبول بود، امروزه کارایی خود را از دست داده است.
دو) روش دوست یابی
در این شیوه ی همسریابی، همانگونه که از نامش پیداست، دختر و پسر در دانشگاه یا پارک یا اینترنت یا... یکدیگر را پیدا می کنند. پس از مدتی که از دوستی آنها گذشت، اگر یکدیگر را برای ازدواج مناسب دانستند به آن اقدام می کنند.
نظر به ایرادات اساسی در ازدواج سنتی، برخی جوانان، روش دوستیابی را انتخاب می کنند.
ایرادهای همسریابی با روش دوستیابی
در این شیوه رکن مهم زندگی یعنی دوست داشتن رعایت می شود اما این تنها ملاک نیست. اگر امور مهم دیگر مانند شرایط فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفته نشود، محبت نیز آسیب می بیند. در این روش تعقل، کمرنگ می شود و لذا در بسیاری موارد به شکست می انجامد.
در این روش شاهد سوء استفاده های فراوان پسران هستیم. کم نیستند پسرانی که با وعده ی ازدواج، با دختران رابطه ی دوستی برقرار می کنند و پس از سوء استفاده ی جنسی و حتی مالی، آنها را رها می کنند.